یادداشت خبرنگاری از خانواده کشاورز تنباکو کار
روایتی از کشت تا برداشت « تنباکو» از مزارع تنگستان
ما پنج خواهریم و چهار برادر که همه به کشاورزی مشغول هستند و فقط من که مشهورم به بُن تیله یا به اصطلاح شهری آن ته تغاری خبرنگار شدم و فقط وظیفهام نگهداری از خواهرزاده و برادرزادههایم است آن هم در ایام تعطیل وگرنه وقت برای سر خاراندن هم ندارم.
به گزارش توتون صنعت به نقل از خبرگزاری فارس، باز هم اواخر فروردین و فصل اخته تنباکوها، در شهرها و روستاهای بخش مرکزی شهرستان تنگستان است. شهر کوچکی چون آباد و روستاهای اطرافش مثل سمل، محمود احمدی و گلنگون و… چهار خواهرم چادر به کمر و چکمههای پلاستی (باغبانی) به پا در حال خروج از درب حیاط بودند که شمسی فریاد زد: مینا بِچها که از خُو بلند شدن بیسیشو کُو سِر چاو خوتَم بیو هوا خاشه. (مینا بچهها که از خواب بیدار شدند بفرستشان سر زمین کشاورزی خودت هم بیا هوا خوب است).
خمیازهای کشیدم و سری تکان دادم و کش و قوسی غریب به بدنم دادم و از صدای ترق و تروق قلنجم غرق در خوشی شدم و به خاطرم آمد فصل چاو (کشت تنباکو) مردم شهر آباد با این ترق و تروق بعد از خواب بیگانه میشوند زیرا اصلا خواب ندارند و مدام در حال تلاش هستند تا بتوانند محصول خوبی را برداشت کنند.
ما پنج خواهریم و چهار برادر که همه به کشاورزی مشغول هستند و فقط من که مشهورم به بُن تیله یا به اصطلاح شهری آن ته تغاری خبرنگار شدم و فقط وظیفهام نگهداری از خواهرزاده و برادرزادههایم است آن هم در ایام تعطیل وگرنه وقت برای سر خاراندن هم ندارم.
امروز هم یکی از آن روزهای تعطیلم بود و منگ یافتن سوژهای جذاب بودم. بچهها را پس از آماده کردن به طرف زمین کشاورزی بردم شاید باید گفت تنها فصلی که میشود از فضای زیبای زمینهای کشاورزی این مناطق لذت برد اواخر زمستان تا اواسط بهار است و اکنون همه جا سبز است و بوی بهار درختان و شکوفههای درختان همسایهها، کوچهها را غرق در عطر خود کرده است. دست دو برادر زاده کوچکم را در دست گرفته بودم و خواهر زاده بزرگترم که هنوز خوابآلو به نظر میرسید نق نق زنان گفت: حیف کهای فصلزی تموم وِیمِه وِگَرنه دل سیری خُو میکِردُوم. (حیف که این فصل زود تمام میشود وگرنه یک دل سیر میخوابیدم.)
کشت تنباکو در تنگستان
لبخند زدم و پا تند کردیم سرزمین، همین که از سر کوچه آسفالت گذر کردیم و به اول زمینهای پهناور و سر سبز تنباکو چشمم خورد در ذهنم جهش جرقهای را حس کردم؛ سوژهام را یافته بودم کشت تنباکو در شهرستان تنگستان.
بچهها را به خانه تلمبه بردم جایی که موتور خانه چاه قرار داشت برخی از چاههای زمینهای کشاورزی این جا برقی شدهاند و دیگر مثل قدیم و گذشته سنتی نیست که خطرناک باشد ولی برخی از کشاورزان هم وسعشان نمیرسد و هنوز مثل گذشته به روش قدیمی از چاههای خود برای آبیاری محصولاتشان استفاده میکنند در حین توجه به صدای فر فره مانند موتور خانه استکانها را برداشتم و به طرف حوض رفتم.
اینجا معمولا سر زمینهایشان حوض آبی دارند که با آب تلخ چاه پرشده است و مورد استفاده برای شستو است ولی در این حوض پر از ماهیهای گلی است که نشان میدهد پس از سالها هنوز هم زنده هستند.
استکان هارا شستم و چای تازه دم را درونش ریختم بچهها دور سفره نشسته بودند و من با آن تخم مرغهای خومونی (محلی و اورگانیک) که تازه از قفس مرغهای سرزمین آورده بودم دلشان را شادتر از قبل کردم و با روغن خش (نوعی روغن محلی که از کره شیر حیوانات محلی به دست میآید) نیمرویی طلایی برایشان درست کردم و نانهای تیری (نوعی نان محلی که به آن نان نازک هم میگویند) را نم آبی زدم تا نرم شود و بچهها با ولعی وافر شروع کردند به خوردن. نرم نرمک از بین مزارع تنباکو میگذشتم که چشمم به برادرم افتاد سخت درگیر آموزش به جوانی بود که تازه شروع کرده بود و میخواست آموزش ببیند و برادرم با عشق به او یاد میداد. فصل برداشت این محصول از اردیبهشت ماه تا تیرماه هست.
باران نعمت و حکمت پروردگار
حسین برادر بزرگترم میگفت: اگر میخواهی در کشت تنباکو موفق شوی نباید از آب و هوا غافل شوی زیرا گاهی باران میتواند برایت نعمت و رحمت خداوند باشد و گاهی مجبوری بگویی حکمت خداوند بود و امیدوارم هرگز حکمتش را تجربه نکنی و این حکمت برای کشاورز یعنی به هدر رفتن زحمت و کوشش یکساله کشاورز و خانوادهاش هرچند کشاورزان در همه شرایط خداوند را شکر میکنند.
بهترین زمان کشت بذر
او آموزشش را شروع کرد و گفت: بهترین زمان برای کشت بذر برج ۷ یا همان مهر ماه است که پس از حدود ۳۵ تا ۴۵ روز نشاء آن به دست میآید و بعد از آن کشاورز باید نشاءها را برداشت کرده و به اصطلاح محلیها و بومیهای منطقه تنک کند تا برگها و ریشهها در فضای آزادتری شروع به رشد کند و به صورت خطی هر شیار (سَلار) را میکارد. پس از کاشتن، فصل چیدن گلهای تنباکو یا به زبان کشاورزان بومی منطقه اَخته میرسد که این گلها برخلاف ظاهر زیبایی که دارند اصلا ماندنشان روی تنباکو توصیه نمیشود.
آنه یا پِیت
برادرم گفت: بعد از چیدن گلهای تنباکو و یا اَخته کردن آن فصل آنه یا پِیت از راه میرسد و این به گویش محلی مردم این منطقه است و معنی آن از بین بردن علفهای هرز با دست است بدون دخالت سم و یا مواد شیمیایی که آرزوی هر کشاورزی کمترین رویش علف هرز در مزرعهاش است.
برداشت محصول و شروع ماجرا
او گفت: بعد از آن کشاورز میتواند شروع به برداشت محصول خود کند؛ اما برداشت تنباکو تفاوتی اساسی با نحوه برداشت برخی دیگر از محصولات کشاورزی دارد و آن این است که با بریدن برگهای تنباکو همه چیز تمام نمیشود و این به منزله پایان کار نیست و باید کشاورز پس از چیدن برگ و چوب تنباکو آن را روی زمین پهن کند و تازه شروع دغدغه ماجراست. این پهن کردن برگ سبز تنباکو بخاطر خشک شدن آن است و اگر خیس آن را بستهبندی کنند گویی اصلا تنباکویی از اول وجود نداشته و باید بگویم حتی اگر کوچکترین اختلالی همچون نم نم باران هم پیش بیاید باید فاتحه زحمات یکساله آن کشاورز را خواند.
بسته بندی
حسین ادامه داد: پس از خشک شدن تنباکوها به سراغ بستهبندی میروند و تنباکوها را به دو روش پیچیدن در بل (نوعی بستهبندی که بیشباهت به زنبیل یا کیسه بوکس درون تهی نیست که بدنه آن با برگهای درخت نخل توسط قدیمی ترها ساخته میشود) و کارتن گرفتن بستهبندی و آماده فروش میکنند که هر دوکارتن و بل که جمع کل وزن آن ۲۶ کیلو میشود و به آن یک بار میگویند در خوش شانسترین حالت ممکن از کشاورز در سال گذشته به قیمت سه میلیون و نیم و در بدترین حالت ممکن هربار را زیر دو تا یک میلیون تومان خریداری میکنند که البته بسته به میزان مرغوبیت قیمتش
متغیر است.
شونشینی و قلیان برازجان
از کنار برادرم برخواستم و به این فکر کردم از وقتی کوچک بودم و خاطرم مانده شونشینیهایی بود که کیف مردم کوک بود با همان استکان و نلبکیهای قدیمی کوچک و ریختن چای درون نلبکی و انداختن قند و لیمو درون همان نلبکی و صاف کردن همان قند با ته استکان توسط پدر بزرگها و قور قور قلیان برازجانی که محفل گرم کن بود و حالا شاید جمعهای صمیمی به دلیل افزایش امکانات و پیشرفت بشر کمتر شده باشد اما هنوز اگر شونشینی در خانه بزرگان بوشهری باشد از هرچه بگذرند از خیر قلیان برازجانی با تنباکوی محمود احمدی و آباد و سمل و در کل تنگستان نمیشود گذشت. بر اساس همین گزارش در تمام طول این سالها کشاورزان کشت تنباکو قیمت واحدی نداشتند و گاهی اداره دخانیات با قیمتی کمتر اما نقد محصولات کشاورزان را میخرد ولی کشاورزان از راه کشاورزی زندگی خود را میگذرانند کاش به زودی شاهد حمایتهای بیشتر دولت از تمامی کشاورزان از جمله کشاورزان کشت تنباکو باشیم.