نتایج مطالعات ارزیابی و تحلیل نهادی صنعت دخانیات ایران
هدف اصلی این مطالعه، بررسی و تحلیل ساختار نهادی صنعت دخانیات ایران، نهادسازی و اصلاح کیفی و ارتقای نهادهای موجود است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیل آماری است. صنعت دخانیات از جمله قدیمی ترین صنایع کشور است که با تغییر الگوی مصرف ایرانیان در دوره قاجار و تبدیل توتون و تنباکو به یک کالای مصرفی مهم در سبد خانوارها، به تدریج در کشور پایهگذاری شد. این صنعت البته ویژگیهای ارزبری و معضل ایجاد شبکه قاچاق و تجارت غیررسمی را نیز با خود به همراه آورده است.
در طول یک قرن گذشته، ادوار فعالیت صنعت دخانیات در کشور را میتوان به سه دوره تقسیم کرد، دوره اول: دوره انحصار تولید و تجارت شرکت دخانیات ایران (1380-1311) است که طی این دوره، شرکت دخانیات تنها متولی تولید و تجارت این محصول در کشور شناخته میشد. کیفیت ضعیف این محصول، ناتوانی در تأمین همه نیاز داخل و قاچاق از جمله معضلات اصلی این دوره بود. دوره دوم: دوره جذب سرمایهگذاری خارجی (1392-1380)است که طی این دوره کوشیده شد تا با جذب سرمایهگذاری شرکتهای بین المللی اولاً میزان قاچاق کاهش یابد و ثانیاً این شرکتها بخشی از فناوریهای جدید تولیدی شان را به شرکت دخانیات انتقال داده و کیفیت محصولات تولیدی نیز افزایش یابد و در نهایت، دوره واگذاری شرکت دخانیات (ادامه دارد-1392) که طی آن شرکت دخانیات با تفکیک وظایف حاکمیتی و وظایف شرکتی، به بخش خصوصی واگذار شد. تنظیم گری صنعت پس از این تحول وارد دوره جدیدی شده و چالشهای متعددی از این نظر، این صنعت را امروزه درگیر خود ساخته است.
بنابر مواردی،سیاست کلی کشور در قبال صنعت دخانیات مشخص نیست که به نظر میرسد تأثیر عمیقی بر این صنعت داشته و دارد. آنچه لازم است بدان توجه شود این است که توجه به دو موضوع اهمیت دارد، اولی موضوع سلامت و دومی موضوع ارزبری است. در موضوع سلامت، هم باید روی کاهش کلی مصرف دخانیات کار کرد و هم کاهش مصرف انواع بی کیفیت و مضر دخانیات. لازم به ذکر است که در حال حاضر کاهش 30 درصدی مصرف دخانیات در جهان توسط نهادهای بهداشتی هدفگذاری شده است. همچنین با توجه به این که این محصول ارزبری بالایی دارد، کاهش ارزبری از طریق تولید داخل این محصول اهمیت دارد.
بر اساس آسیب شناسی انجام شده در گزارش میتوان گفت که مهم ترین چالشهای این صنعت را در سه دسته میتوان تقسیم بندی کرد که عبارتند از: چالش تنظیم گری تولید و فراوری، چالش تنظیم گری مصرف و چالش خصوصیسازی کژکارکرد شرکت دخانیات ایران. این چالشها موجب شده است تا صنعت دخانیات به رغم تلاشهای صورت گرفته در سالهای گذشته، همچنان صنعتی ارزبر و ناتوان از رقابت بین المللی و همچنین با محصولات تولیدی با کیفیت پایین باشد.
به نظر میرسد اصلاح صنعت دخانیات باید با ترسیم راهبردی سه مرحلهای باشد، در این راهبرد، در گام اول باید اهداف سیاستگذاری در این صنعت برای همه دست اندرکاران سیاستگذاری واضح و شفاف شده و تبعات هر یک برای دیگر اهداف مشخص شود.
در گزارش حاضر، چهار هدفی که مطلوب سیاستگذاران بوده یا سیاستگذاران باید بر آن تمرکز کنند عبارتند از: در درجه اول کاهش مصرف دخانیات تا رسیدن به جامعه عاری از دخانیات و سپس مواردی نظیر کاهش قاچاق، افزایش سهم داخل در تولید محصولات دخانی و ارتقای کل زنجیره ارزش دخانیات.
در گام دوم برای اصلاح صنعت دخانیات، تنظیم سیاستهای متناسب با این اهداف، سیاستهایی که قیود و الزامات بین بخشی و بین زمانی را به درستی در نظر گرفته باشند، اهمیت دارد. در گزارش حاضر برای تأمین 4 هدف سیاستی در مجموع 8 توصیه سیاستی پیشنهاد شد که عبارتند از:
در گام سوم، باید نهادهای متولی این سیاستها به صورت شفاف مشخص شوند. در گزارش حاضر، نهاد کانونی در تنظیم اهداف و سیاستهای اصلاحی صنعت دخانیات، ستاد صنایع دخانی است که باید به صورت مشخص مورد توجه وزارت صنعت و معدن و دولت قرار گرفته و برای احیا و توانمندسازی تولید داخل اقدامات لازم صورت گیرد. با توجه به اینکه این نهاد در مقابل بازاری شبه انحصاری قراردارد که سهم شرکت اول آن در حدود نیمی از بازار است، ارتقای ظرفیت و توانمندی تخصصی و نیز قدرت چانه زنی این نهاد برای تنظیم کل زنجیره اهمیت فراوان دارد.
تعیین نهادهای متولی اصلاحات سیاستی
آخرین گام برای گذار از وضع موجود به وضع مطلوب، تعیین نهادهای مطلوب یا بازآرایی نهادی موجود برای رسیدن به وضع مطلوب است. در این راستا جدول زیر نهادهای متولی هر کدام از سیاستها را معرفی کرده است.