صنعت دخانیات در ایران قدمتی یکصد ساله دارد. بعد از برخی مقررات عهد ناصری و قانون پیشنهادی محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات ناصرالدینشاه برای انحصار دخانیات، اولین قانون جامع صنعت دخانیات کشور در سال 1307 تحت عنوان قانون انحصار دولتی دخانیات تصویب شد، این قانون بعداً لغو و قانون انحصار دولتی دخانیات مصوب سال 1310 جایگزین آن شد و تا سال 1391 همان قانون بر صنعت دخانیات کشور حاکم بود و شرکت دخانیات ایران مجری قانون انحصار و متولی امور تصدیگری و حاکمیتی صنعت دخانیات کشور بهطور توأمان بود. با واگذاری سهام شرکت دخانیات ایران، و خصوصیسازی که در سال 1391 اتفاق افتاد عملاً قانون انحصار دولتی دخانیات مصوب 26 اسفندماه سال 1310 هجری شمسی هم موضوعیت خود را از دست داد. و بهنوعی لغو شد بهطوریکه در قوانین بودجه سنوات بعدی به لغو این قوانین هم اشاره شده است. در حال حاضر باید گفت صنعت دخانیات ایران فاقد یک قانون جامع و فراگیر و یک سند بالادست میباشد، و این میشود که همه ساله و در فصل تصویب قانون بودجه در مجلس، اخذ مالیات از صنعت به پیشنهاد متولیان بهداشت از موضوعات چالشی مجلس شورای اسلامی و دغدغه فعالین صنعت دخانیات کشور میشود و مبارزه با مصرف دخانیات سمتوسوی مبارزه با صنعت دخانیات به خود میگیرد. یکشبه از انواع نرخهای مالیاتی برای صنعت رونمایی میشود، سرمایهگذاری خارجی در صنعت دخانیات کشور محل مناقشه میشود و هکذا... لذا بهجرات میتوان گفت که صنعت دخانیات ایران قریب ده سال است که در فضای بیقانونی اداره میشود و ضرورت دارد هر چه سریعتر سند جامع صنعت دخانیات کشور تدوین شود و تکلیف امور سیاستگذاری و حاکمیتی، تولیدکنندگان، کشاورزان، توتونکاران و تنباکوکاران، سرمایهگذاران خارجی، شاغلین صنعت، توزیعکنندگان و حتی مصرفکنندگان برای همیشه معلوم شود. صنعت دخانیات واقعیتی است که وجود دارد و در کشور ما دارای پیوندهای عمیق اقتصادی با دیگر بخشهاست که به قدمت یکصد سال ایجاد شده و قابل انکار نیست. پس باید این واقعیت را پذیرفت و مقررات متناسب با شرایط روز برای آن وضع کرد. چالشهای دهساله اخیر عمدتاً معطوف به تقابل متولیان سلامت و بهداشت با صنعت دخانیات در قالب افزایشهای متوالی و مستمر مالیات است. این در حالی است که سلامت و بهداشت تنها یکی از مؤلفههای مرتبط با این صنعت میباشد. اشتغال، بخش کشاورزی، صیانت از منابع ارزی و ممانعت از خروج ارز، ممانعت از اشباع بازار از طریق تولید محصولات دخانی تقلبی و انواع محصولات دخانی قاچاق بسیار مضر، درآمدهای مالیاتی دولت از تولیدات رسمی و قانونی و... همه و همه مؤلفهها و مقولات اثرگذار دیگری هستند که میبایست در هرگونه سیاستگذاری و برنامهریزی و اعمال محدودیت بر صنعت موردتوجه باشد. لذا علاوه بر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و تشکلهای مرتبط با امر سلامت، دستگاههای دیگری نیز همچون وزارت صنعت، معدن و تجارت، جهاد کشاورزی، وزارت امور اقتصادی و دارایی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز و تشکلهای غیردولتی ازجمله اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران نیز میبایست در تنظیم مقررات صنعت دخانیات کشور دخیل و طرف مشورت باشند. یکی از دلایل چالشهای صنعت دخانیات با حوزه سلامت اختلاف نظر در مورد میزان قاچاق کالای دخانی است و منشأ آنهم نبود اطلاعات جامع در مورد میزان مصرف سالیانه دخانیات در کشور است. متولیان بهداشت میزان مصرف سالانه انواع سیگارت را در ایران 55 میلیارد نخ اعلام و منکر پدیده قاچاق هستند ولی صنعت دخانیات میزان مصرف را سالانه در کشور 75 میلیارد نخ برآورد میکند و معتقد است مابهالتفاوت تولید داخلی با مصرف از طریق قاچاق تأمین میشود و وضع مالیاتهای بیقاعده برای تولیدات داخلی را موجب تقویت قاچاق قلمداد مینماید. برآوردهای ادواری مصرف واقعی محصولات دخانی در کشور هم از موضوعاتی است که میبایست یک بار برای همیشه تعیین تکلیف شود. در قانون مالیات بر ارزشافزوده، مصوب سال 1400 مجلس شورای اسلامی، نرخ مالیات بر ارزشافزوده با نرخ عوارض تولید که قبلاً جداگانه و صرفاً از تولیدکننده اخذ میشد ادغام و تجمیع شد و کلاً شکل مالیات بر ارزشافزوده به خود گرفت. و قرار شد سالیانه 5 درصد افزایش یابد بهطوریکه در سال افق، در مورد سیگارتهای برند ایرانی به 55 درصد، برندهای بین المللی تولید داخل به 95 درصد و واردات به 125 درصد برسد. از آنجا که عوارض تولید صرفاً از تولیدکنندگان دریافت میشد ولی مالیات بر ارزشافزوده علاوه بر تولیدکننده از لایههای بعد از تولید همچون توزیعکنندگان کشوری، استانی و خردهفروشی اخذ میشود، لذا تجمیع عوارض تولید با مالیات ارزشافزوده باعث شده که شبکههای توزیع هم علاوه بر مالیات ارزشافزوده، عوارض تولید هم پرداخت کنند. این یک اشتباه محاسبه در جریان تصویب قانون مالیات بر ارزشافزوده جدید بود. باید گفت که مالیات بر ارزشافزوده مابهالتفاوت مبلغ خرید با مبلغ فروش است و با مالیات بر مصرف یا مالیات عملکرد تفاوت دارد. حال چگونه میتوان تصور کرد که یک توزیعکننده 95 درصد مابهالتفاوت بهای خرید با بهای فروش را بهعنوان مالیات بر ارزشافزوده پرداخت کند. در این صورت سایر هزینههای عملیاتی خود را چگونه پوشش دهد و یا یک وارد کننده کالای دخانی 125 درصد مازاد بربهای خرید و فروش خود مالیات ارزش افزوده پرداخت کند. یعنی نه تنها صد درصد سودی را که کسب کرده باید به عنوان مالیات ارزش افزوده پرداخت کند بلکه 25 درصد هم مازاد بر آن از جیب خود خواهد داد و این مضحک است. این به معنی حذف تدریجی توزیعکنندگان قانونی و دارای مجوز از چرخه پخش و هدایت آنان به سمت شیوههای نامتعارف توزیع کالای دخانی و عمدتاٌ توزیع کالاهای دخانی تقلبی و قاچاق خواهد بود. این خطای محاسباتی که در جریان تجمیع کلیه عوارض و مالیاتهای محصولات دخانی و در قالب قانون مالیات بر ارزش افزوده اتفاق افتاد نیاز به اصلاح دارد. از دیگر موضوعات صنعت اینکه رقم کل مالیات پرداختی صنعت دخانیات بهدرستی اعلام نمیشود و همین موجب شده حوزه سلامت و پیشنهاددهندگان افزایشهای مکرر مالیات دخانیات با ارائه ارقام غیرواقعی مالیاتهای پرداختی کالای دخانی را بسیار کمتر از حد واقعی جلوه دهند و سالیانه ارقام جدیدی را به آن اضافه نمایند. طبق مصوبه مورخ 1391/04/27 هیئت وزیران کلیه امور حاکمیتی صنعت دخانیات به وزارت صنعت، معدن و تجارت واگذار شد. از طرفی ایران به برخی پروتکلهای جهانی در ارتباط با کالای دخانی ملحق شده است و تعهدات بینالمللی دارد. لذا لازم است امور سیاستگذاری و حاکمیتی صنعت دخانیات متولی مشخصی داشته باشد و این وظایف حاکمیتی و امور مرتبط با تنظیم مقررات صنعت در یک ساختار تشکیلاتی و سازمانی حاکمیتی و کار آمد، متمرکز و بهطور نظاممند مدیریت شود. اخیراً جایگاه سازمانی دفتر برنامهریزی و نظارت بر دخانیات کشور از نمودار سازمانی وزارت صمت حذف شده و ستاد صنایع دخانی جایگزین آن شده که رسمیت تشکیلاتی ندارد. این میتواند یک خلأ در مدیریت فضای کسبوکار صنعت ایجاد و فرایند سیاستگذاری و تنظیم مقررات و اجرای مأموریتهای حاکمیتی صنعت را مختل نماید. منابع مالی لازم برای اعمال امور حاکمیتی و مبارزه با قاچاق کالای دخانی هم موضوع دیگری است که میبایست در قوانین و مقررات پیشبینی شود. درزمانی که شرکت دخانیات ایران متولی امور حاکمیتی صنعت دخانیات کشور بود، این شرکت دارای ساختار تشکیلاتی و منابع مالی برای اجرای امور حاکمیتی ازجمله مبارزه با قاچاق کالای دخانی بود. بعد از تفکیک امور حاکمیتی و واگذاری آن به وزارت صمت، بودجهای برای مبارزه با قاچاق دخانیات و پرداخت حقالکشف به عوامل کاشف اختصاص داده نمیشود. نظر به ملاحظات بالا پیشنهادهای زیر برای تدوین سند برنامه راهبردی صنعت دخانیات کشور قابلطرح است:
پیشنهادهایی برای تدوین سند برنامه راهبردی صنعت دخانیات کشور صنعت دخانیات کشور با بخشها و حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی در ارتباط است و بالتبع سازمانها و نهادهای متعددی هم در این صنعت دخیل هستند. همچون وزارت جهاد کشاورزی از نظر کشت، پژوهش و تحقیقات، تأمین نهادهها، الگوی کشت و.... برای انواع توتون و تنباکو، وزارت امور اقتصاد و دارایی از نظر درآمدهای مالیاتی، وزارت صنعت، معدن و تجارت از نظر وظایف حاکمیتی پنجگانه، وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی از نظر اشتغال و سهامداری شرکت دخانیات ایران، وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی از نظر بهداشت و سلامت عمومی، ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز و نیروی انتظامی از لحاظ کالای دخانی قاچاق و تقلبی، سازمان ملی استاندارد از نظر مواد اولیه بکار رفته در تولید، سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران از نظر جذب و حمایت سرمایهگذاریهای خارجی، اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و مرکز اصناف و تشکلهای تولیدی و توزیعی از لحاظ نمایندگی فعالان اقتصادی بخش خصوصی؛ لذا اثربخشی برنامههای راهبردی مستلزم هماهنگیها و تعاملات فرادستگاهی است و لازم است هرگونه سند جامع دراینخصوص با مشارکت این دستگاهها و اشخاص، نهایی و در قالب قانون یا مصوبه هیئت وزیران مسئولیتها و تکالیف هریک مشخص شود و متضمن الزامات اجرایی باشد.
بهمنظور سیاستگذاری، برنامهریزی، نظارت و مدیریت متمرکز و یکپارچه امور کشاورزی، صنعت و تجارت دخانیات در سطح کشور، صدور مجوزها، وصول درآمدهای دولت، همکاری در امر بازرسی و مبارزه با قاچاق محصولات دخانی، هماهنگی و تعامل با سایر دستگاههای متولی و اجرای تعهدات بینالمللی و سایر امور حاکمیتی مرتبط، واحد سازمانی مشخص با داشتن پستهای سازمانی (مرکز برنامهریزی و نظارت بر دخانیات) در ساختار سازمانی وزارت صنعت، معدن و تجارت ایجاد شود.
هرساله 50 درصد از درآمد حاصل از حق انحصار وصولی بابت تولید و واردات محصولات دخانی، بهمنظور پرداخت حق الکشف به نیروهای کاشف، تأمین امکانات و تجهیزات مبارزه با قاچاق کالای دخانی، امحای کالای قاچاق، آموزش و تحقیقات و امور حاکمیتی مرتبط با برنامهریزی و نظارت بر دخانیات کشور، در قالب بودجه سالیانه کل کشور به وزارت صمت اختصاص یابد.
در راستای بهبود فضای کسبوکار و ثبات مقررات، اتخاذ هرگونه سیاست مالیاتی و وضع هرگونه عوارض و مالیات جدید یا تغییر نرخهای پیشبینیشده در قانون مالیات بر ارزشافزوده مصوب 1400 در قالب قوانین بودجه سنواتی، در طول سالهای برنامه ممنوع و هرگونه پیشنهاد اصلاحی میبایست در قالب پیشنهاد اصلاح قوانین دائمی مربوطه با طی فرایندهای پیشبینیشده در قوانین و مقررات مرتبط ازجمله قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور مصوب 1394و قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار مصوب 1390 انجام پذیرد. همچنین نرخ مالیات بر ارزشافزوده در بخش توزیع محصولات دخانی اصلاح و بخشی از آن بهعنوان مالیات بر مصرف تلقی و از مالیات ارزشافزوده تفکیک شود و مکانیزم دریافت مالیات از درب کارخانه به مالیات از مصرفکننده اصلاح شود.
سازمان امور مالیاتی ارقام دقیق وصولی مالیات کالای دخانی را در حوزههای تولید و توزیع، سالیانه اعلام نماید.
سازمان برنامهوبودجه و خزانهداری کل کشور میزان بودجه تخصیصی از محل مالیات کالای دخانی به دستگاهها و سایر سازمانها را اعلام و دستگاهها و سازمانهای دریافتکننده منابع مذکور، اطلاعات مصرف و هزینهکرد آنها را گزارش نمایند.
مرکز آمار ایران میبایست مصرف کل و سرانه کالای دخانی را با همکاری وزارت صنعت، معدن و تجارت برآورد نماید. وزارت صنعت معدن و تجارت بهگونهای برنامهریزی نماید که کسری از طریق تولید داخل تأمین گردد.
دولت بر اساس مقررات قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به تشریفات (پروتکل) ریشهکنی تجارت غیرقانونی محصولات دخانی با کشورهای همسایه، توافقنامه دوجانبه یا چندجانبه برای مبارزه با قاچاق محصولات دخانی منعقد نماید. امور اجرایی مربوط به قانون الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران مربوط به تشریفات (پروتکل) ریشهکنی تجارت غیرقانونی محصولات دخانی در مرکز برنامهریزی و نظارت بر دخانیات کشور زیر نظر وزارت صنعت، معدن و تجارت متمرکز شود تا با همکاری و هماهنگی سایر دستگاهها و تشکلهای غیردولتی مرتبط با تولید و توزیع کالای دخانی انجام پذیرد.
قوانین و مقررات مخل کسبوکار صنعت با همکاری اتاق بازرگانی و تشکلهای صنفی مرتبط شناسایی و پیشنهادهای لازم برای اصلاح ارائه شود. استاندارد کیفی مواد مصرفی در تولید کالای دخانی تعریف و آزمایشگاههای مرجع برای بررسی و تأیید کیفیت مواد اولیه معرفی شوند.
در امور تحقیقاتی و پژوهشی بخش کشاورزی مرتبط با صنعت دخانیات اعم از تولید و اصلاح بذور و روشهای کاشت، داشت و برداشت، وزارت جهاد کشاورزی قبول مسئولیت نماید.
شرکت دخانیات ایران علیرغم آزادسازی صنعت و واگذاری سهام آن همچنان بهصورت دولتی اداره میشود و در موقعیت بحرانی قرار دارد، تمهیدات مقتضی از سوی دستگاه متولی برای اصلاح ساختار و برونرفت آن شرکت از شرایط حاضر معمول گردد.
بازارهای صادراتی برای صادرات توتون، تنباکو و کالای دخانی شناسایی و حمایتهای لازم از صادرکنندگان این اقلام بهعمل آید.
توافقنامههای همکاری با کشورهای همجوار برای ممانعت از قاچاق کالای دخانی منعقد شود.
اقدامات مقتضی برای جلوگیری از دسترسی افراد زیر سن قانونی و نوجوانان برای کالای دخانی از طرق مختلف فروش، انجام شود.
بررسیهای لازم بر روی محصولات نوظهور در بازار کالای دخانی همچون سیگارهای الکترونیکی انجام و مجاز یا غیرمجاز بودن تمام یا برخی از آنها معلوم گردد.
مطالعات و پژوهشهای کاربردی در زمینههایی همچون دلایل گرایش به مصرف دخانیات، رابطه آن با قیمت، اثر مالیات بر روی قاچاق کالای دخانی و حجم قاچاق دخانیات توسط مؤسسه پژوهشها و مطالعات بازرگانی و سایر مراکز تحقیقاتی انجام شود.
از وزارت صمت در کلیه جلسات ستاد کشوری کنترل و مبارزه با دخانیات دعوت به عمل آید.
ترانزیت هر گونه کالای دخانی از خاک ایران ممنوع گردد.
کلیه کالاهای دخانی قاچاق محرز و تقلبی ضبط شده امحاء گردد و سازمان اموال تملیکی از فروش انها حتی باهدف صادرات خودداری کند.
فرداد امیراسکندری
مدیر مسئول